

وضعیت سیاسی و اقتصادی، شرایط زندگی این روزها را برای اکثر مردم سختتر کرده است. برای کشوری که رتبهی نخست در منابع گازی، رتبه ی چهارم در منابع نفت و دارا بودن 7 درصد از منابع معدنی و 180 نوع محصولات صادراتی را داراست این وضعیت خوب نیست.
عدم کفایت و سوء مدیریت از این پتانسیل عظیم، اوضاع را به سویی هدایت کرده است که به ناچار سکان هدایت به دست بازیگری افتاده است که متاسفانه تخصص و مهارت کافی در این زمینه را ندارد. و با دید و رویکردی کوتاه مدت برای جبران کسری بودجه خود گاه افسار را رها کرده و گاه بدون هیچ قاعده و اصولی سعی در کوبیدن این میخ به بهای سرمایه و گاه زندگی و عمر افراد را دارد.
اما از هر چه که بگذریم امروزه سوالاتی که پاسخ قطعی و مناسبی برایش پیدا نمیشود، این است که افرادی که پولی در دست دارند با این پول چه کار کنند، که ارزش آن حفظ شود و یا حداقل دارای بازدهی باشد. البته شایان ذکر است که دولت یازدهم و دوازدهم به دلیل رفتار انحصار گرانهای که بر روی نرخ ارز دارد، عاقلانه نیست که سرمایه خود را در این جهت سرمایهگذاری کرد. بنابراین امروزه به نظر میرسد چهار راه حل برای فرد سرمایهدار وجود دارد. میتوان با این "موارد" یا روشها ارزش سرمایه خود را حفظ و یا حداقل اندک سودی را از سرمایه خود کسب کند:
1 – سرمایهگذاری در ارزهای دیگر
2- خرید سهام
3- سرمایهگذاری در بخش کشاورزی و گلخانهای
4- الماس و عتیقه
1 – سرمایهگذاری در ارزهای دیگر: امروزه ارزهای دیگری وجود دارد که به دلیل ثبات و امنیتی که دارند و بازاری (فارکس) که در آن قابل معامله هستند، میتوان دارایی خود را به این ارزها اختصاص داد. مثلا یورو که دومین ذخایر ارزی جهان است. ین ژاپن که به عنوان یک پروکسی برای قدرت اساسی اقتصاد، تولید و صادرات ژاپن دیده میشود. پوند انگلیس که چهارمین بازار ارز مبادله شده در بازار فارکس است.
2 - خرید سهام: با هدایت نقدینگی که در دست افراد است به سمت بازارهای مالی، یکی از پیامدهای آن کاهش تورم است. هدف بازارهای مالی، رشد قیمت با توجه به پتانسیل و در دسترس و فعال بودن منابع در شرکت است. امروزه زیرساختهایی در گروه IT، غذایی، دارویی، سیمان و پتروشیمی وجود دارد. بنابراین سهامداران میتوانند پرتفوی خود را با توجه به این گروه تشکیل دهند. که البته در ابتدا بهتر است باتوجه به مبتدی بودن فرد ، سهام هلدینگها را خریداری کنند. مثلا سهام وغدیر، وبانک و غیره. کسانی که آشنایی با مباحث بنیادی دارند (هرچند که اگر تمام سهم ها مثبت باشند) بهتر است که سهمی را بخرند که از پتانسیل بنیادی برخوردار باشد. و سهم در بازهی بلند مدت، ارزش خود را حفظ کند.
3 – سرمایهگذاری در بخش کشاورزی و گلخانهای: شاید در نگاه اول ساده به نظر میرسد که درآمد حاصل از فروش گل و گیاه چه قدر میشود. و آیا اصلا توجیه اقتصادی دارد یا خیر. اما واقعیت امر این است که امروزه درآمد حاصل از فروش 30 الی 40 شاخه گل برابر فروش یک بشگه نفت خام است. حال با توجه به پتانسیلهایی که در کشور ما وجود دارد، مثلا چهار فصل بودن ایران، میتوان با چند گونهی دائمی و فصلی کار را شروع کرد. با سرمایهای مثلا 20 میلیون تومان ماهیانه، درآمدی حدود 1.5 تا 2 میلیون کسب کرد. و یا اصلا میتوان سراغ کشت هیدروپونیک رفت. که البته ویژگی این کشت این است که حتی در خاکهای نامناسب که هیچ گیاهی قابلیت رشد ندارد، رشد می کند. این کشت حتی نیازی به شخم زدن، سم پاشی و ... ندارد. که این ویژگیها سبب شده است که در مناطقی که ارزش بالایی دارند و کشت در آنها از لحاظ اقتصادی صرفه اقتصادی نداشته باشد توجیه پذیر باشد.
4 - الماس و عتیقه: خرید الماس از جمله الماس سیاه که زیبایی و جذابیت خاص خودش را دارد. امروزه افرادی از جمله افراد جوان و هنر پیشهها تمایل زیادی به آن پیدا کردهاند. یا اشیای دیگر مانند مجسمههای سفالی و .... که طرفداران خاص خود را دارند . این افراد حاضرند بهایی هنگفت را برای آن بپردازند که تا مالک آن باشند یا به عنوان هدیه از آن استفاده کنند.